سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
هرکس دانش را بجوید، [کوشش او [کفّاره گذشته اش باشد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
امروز: شنبه 103 اردیبهشت 1

اهانت شیاطین صهیونیست به ساحت ملکوتی پیامبر اعظم (ص) قلب بیش از 1 میلیارد مسلمان را در عالم جریحه دار کرد و تنها کاری که از دست بنده بر می آید محکومیت این اقدام شیطانی است.برای امضای حکم محکومیت و اعلام تسلیت به ساحت امام زمان (عج) نظر دهید.


 نوشته شده توسط شاهزاده ی کویر در جمعه 91/6/24 و ساعت 1:43 عصر | نظرات دیگران()

ین نوشتار به شخصی می‌پردازد که به‌تازگی درگذشته است.
بنابراین برخی داده‌ها (مانند علت مرگ یا شرایط آن) ممکن است به‌سرعت تغییر کند.
اسامه بن لادن

اسامه بن لادن
زادروز ???? ه. ق. / ???? خورشیدی
?? مارس ????
ریاض، پرچم عربستان سعودی عربستان سعودی
درگذشت ? مه???? (?? سال)
Flag of Pakistan.svg پاکستان
ملیت عربستان سعودی
نهاد القاعده
لقب ابومحمد
مذهب مسلمان سنی
همسر نجوا غانم
ام علی
ام خالد
ام حمزه
ام صداح
فرزندان
پسران: عبدالله، علی، عبدالرحمن، عمر، محمد، خالد، حمزه، سعد، علی، عثمان
از سایر فزندان و دختران وی خبری در دست نیست.
والدین محمد بن عود بن لادن، حمیده العطاس

اُسامه بن محمد بن عوض بن لادِن (???? یا ????در ریاض، عربستان سعودی – ? مه ????، آبیت‌آباد، پاکستان) یکی از اعضای خاندان بن لادن و بنیان‌گذار و رهبر گروه تروریستی القاعده بود.

اسامه بن لادن در ارتباط با حملات تروریستی بسیاری در سرتاسر جهان از جمله بمب‌گذاری‌های ? اوت ???? در سفارتخانه‌های آمریکا در دارالسلام (تانزانیا) و نایروبی (کنیا)، حمله به کشتی جنگی یواس‌اس کول (USS Cole) و حملات ?? سپتامبر ???? به مرکز تجارت جهانی و پنتاگون تحت تعقیب پلیس فدرال آمریکا قرار داشت. وی در تاریخ ? مه???? توسط ارتش ایالات متحده آمریکا در پاکستان کشته شد.

زندگی

اسامه بن لادن در ریاض، پایتخت عربستان سعودی زاده شد.طبق منابع مختلف؛ گمان می‌رود او در سال ???? یا ???? زاده شده‌باشد.خود وی در مصاحبه‌ای در سال ???? تاریخ تولدش را ?? مارچ ???? یاد کرده‌است. اسامه بن لادن دستور اولین عملیات انتحاری را برای ترور رهبر کل جبهه متحد افغانستان بر ضد طالبان یعنی احمد شاه مسعود را صادر کرد.

نام‌های مستعار

برخی از نام‌های مستعار وی عبارت‌اند از:

  • شیخ اسامه بن لادن
  • شاهزاده
  • شیخ
  • مجاهد شیخ
  • ابو محمد

ماجرای زندگی خانواده در ایران

روزنامه? الشرق الاوسط در ? ژانویه ???? نوشت که یکی از همسران بن لادن به نام خیریه (ام حمزه) به همراه یک دختر و پنج پسر بن لادن به همراه تعداد دیگری از خانواده? او از سال ???? یعنی از زمان حمله? آمریکا به افغانستان در مجتمعی مسکونی در اطراف تهران در حبس خانگی بوده‌اند. این روزنامه به نقل از عروس بن لادن که او نیز در ایران به سر می‌برده‌است نوشت که خانواده? بن لادن زندگی مرفه و خوبی در ایران داشته‌اند و در خانه از امکاناتی نظیر باغ و استخر و رایانه برخوردار بوده‌اند، اگرچه به اینترنت دسترسی نداشته‌اند و از هرگونه تماس با خارج و ارسال اخبارشان منع شده‌اند. عروس بن لادن از محمود احمدی‌نژاد به خاطر برخورد خوب مقامات ایرانی با فرزندان بن لادن تشکر کرد.

در دسامبر ???? رسانه‌ها خبر دادند که دختر بن لادن به نام «امان» یا «ایمان» در جریان یک برنامه? خرید که هر شش ماه یک بار از سوی مقامات امنیتی ایران برای آنان تدارک دیده می‌شود موفق به فرار شده و به سفارت عربستان سعودی پناهنده شده‌است. پس از چند روز یکی از پسران بن لادن به نام «بکر» نیز موفق به فرار و پناهندگی به سفارت عربستان و سپس خروج از ایران با کمک سفارت عربستان سعودی شد.

دو پسر دیگر بن لادن به نام‌های «عمر» و «عبدالله» که در خارج از ایران به سر می‌برند نیز این ماجرا را تایید کردند. «عمر بن لادن» از مقامات ایران خواست که به خانواده? بن لادن اجازه دهند که از ایران خارج شده و به سوریه یا قطر بروند.

تا پیش از این ماجرا، مقامات ایران وجود هر یک از خانواده? بن لادن در ایران را تکذیب می‌کردند. اما بعد از افشای این جریان، مقامات رسمی وزارت خارجه، موضوع حضور دراز مدت خانواده? بن لادن در ایران را تایید کردند.

پیام‌ها

در ?? ژانویه ????، در خلال جنگ غزه پیام صوتی از وی در وب‌گاه شبکه خبری الجزیره منتشر شد که مخاطبان را به جهاد و مبارزه علیه اسرائیل و آزادی نوار غزه از دست ارتش اسرائیل فرا می‌خواند.

تعقیب بین‌المللی

اسامه بن لادن در ارتباط با حملات تروریستی بسیاری در سرتاسر جهان از جمله بمب گذاریهای ? اوت ???? در سفارتخانه‌های آمریکا در دارالسلام (تانزانیا) و نایروبی (کنیا)، حمله به کشتی جنگی یواس‌اس کول (USS Cole)، حمله ?? سپتامبر ???? به مرکز تجارت جهانی و پنتاگون تحت تعقیب پلیس فدرال آمریکا قرار داشت

در ژانویه ???? وزرات خارجه آمریکا عکسی بازسازی شده را منتشر کرد که تصویر بن لادن را بصورت یک فرد مسن با تغییرات ظاهری احتمالی نشان می‌دهد.

مرگ

نوشتار اصلی: مرگ اسامه بن لادن

در تاریخ ? مه (? مه به ساعت محلی پاکستان) ???? میلادی، باراک اوباما، رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا اعلام کرد که یک گروه کوچک از یگان فوق ویژه نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا طی عملیاتی اسامه بن لادن، بنیان‌گذار و رهبر گروه القاعده و عامل حملات یازده سپتامبر را در یک ویلا در پاکستان کشته‌اند. وی اضافه کرد که هم‌اکنون جسد اسامه بن لادن در اختیار آمریکا است. بنا به گفته مقامات رسمی ایلات متحده، این عملیات توسط ??-?? تکاور یگان فوق ویژه نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا تحت فرماندگی ستاد مشترک عملیات ویژه و با همکاری سیا حمله انجام پذیرفت. این افراد به وسیله? ? هلیکوپتر به مخفیگاه بن لادن حلمه کردند، که طی آن وی و همرانش کشته شدند. این عملیات هیچ کشته یا زخمی برای نیروهای آمریکا نداشت. طبق اظهارات مقامات آمریکایی این عملیات بدون اطلاع مقامات پاکستانی انجام شده‌است. همچنین گزارش شده‌است بعضی از مردم در پاکستان از ورود بدون اطلاع ارتش آمریکا به خاک این کشور شوکه شده‌اند.محل عملیات در چند کیلومتری آکادمی نظامی پاکستان در کاکول(پاکستان) بوده‌است. اوباما، در کنفرانس خبری خود گفت که نیروهای آمریکا «مراقب زخمی نشدن مردم غیرنظامی بودند.»همپنین خبرها از کشته شدن ? مرد و یک زن همراه بن لادن خبر می‌دهند. این زن در حالی کشته شده بود که «توسط ستیزه‌جویان مرد به عنوان سپر انسانی استفاده می‌شد».دی‌ان‌ای جسد بن لادن با نمونه? گرفته شده از جسد خواهر وی مقایسه شد. این آزمایش هویت وی را تایید کرد.به گفته مقامات آمریکایی جسد بن لادن پس از انتقال، با رعایت طبق سنت‌های اسلامی به دریا انداخته شد.یکی از مقامات آمریکا در این زمینه گفت:«پیدا کردن کشوری که مایل به پذیرفتن باقی مانده? این تروریست تحت تعقیب باشد، کار دشواری بود».


 نوشته شده توسط شاهزاده ی کویر در شنبه 90/2/24 و ساعت 9:51 صبح | نظرات دیگران()

ایران هراسی یکی از راهبردهای تبلیغاتی و جنگ روانی در سیاست خارجی آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی، علیه جمهوری اسلامی ایران است. راهبرد ایران هراسی همزاد و مترادف با راهبرد اسلام هراسی و امواج آن می باشد. این راهبرد در طی سی ساله گذشته همواره توسط دولت های ایالات متحده آمریکا چه جمهوری خواه و چه دموکرات، به صورت پیوسته در سیاست خارجی و دیپلماسی عمومی این کشور پی گیری شده است.

 چرائی اتخاذ راهبرد ایران هراسی از سوی آمریکا

چرائی اتخاذ راهبرد ایران هراسی به شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران باز می گردد. انقلاب اسلامی، ایران را که کانون توجهات جهان اسلام قرارداد. این مهم به همراه موقعیت ژئواستراتژیک کشورمان باعث شد که ایران به بازیگری تأثیرگذار بر مناسبات دو منطقه خاورمیانه عربی و جنوب غرب آسیا تبدیل شود. در شرایط مذکور عملا منافع آمریکا را به چالش کشیده به گونه ای که کاندولیزا رایس صراحتاً اعلام کرد؛ ایران تنها کشوری است که مهمترین چالش های استراتژیک را برای ایالات متحده و شکلی از خاورمیانه که ما خواهان ایجاد آن هستیم پدید آورده است.

در همین راستا «ری تکیه» در مقاله ای با عنوان «هزینه های بازدارندگی ایران» که نشریه تصمیم ساز «فارین افروز»آن را منتشر کرد به برخی از چالش ها اشاره می کند و اذعان می دارد که؛ «ایران مشکلاتی اساسی برای ایالات متحده پدید آورده است. تلاش ایران برای دستیابی به توانایی های هسته ای، دخالت های زیرکانه در عراق، مخالفت آزاردهنده ایران با فرآیند صلح (رژیم جعلی) اسرائیل و فلسطین فهرستی سهمگین از گلایه های آمریکا از ایران را تشکیل می دهد.»

 محورهای ایران هراسی

آمریکا و برخی از کشورهای غربی همواره با رویکرد تخاصمی مسائل مرتبط با ایران را منعکس می نمایند به گونه ای که جمهوری اسلامی ایران در نظر مخاطب، تهدیدی علیه صلح و امنیت منطقه و جهان معرفی می گردد. رصد و محوریابی جنگ روانی نظام سلطه علیه ایران مؤید این موضوع است و راهبرد ایران هراسی مشتمل بر هفت محور می باشد که عبارتند از:

 القاء دسترسی ایران به سلاح های هسته ای

 حمایت ایران از تروریسم

 نقض حقوق بشر در ایران

القاء تهاجمی بودن فناوری های دفاعی ایران

 دخالت جمهوری اسلامی ایران در امور کشورها

 اسلامی بودن نظام سیاسی در ایران

 القاء مخالفت ایران با صلح و ثبات منطقه ای.

مخدوش جلوه دادن ماهیت و ارکان نظام دینی و رویکرد تخاصمی نسبت به ایران، نقطه مشترک تمامی محورهای ذکر شده می باشد که برآیند آن چهره ای از جمهوری اسلامی را در ذهن مخاطب آماج ترسیم می کند که بر پیش فرض و انگاره ایجاد هول و هراس استوار است.

 تاکتیک ها و تکنیک های ایران هراسی

دست کاری و فریب افکار عمومی و وارد کردن بازیگران در زمین بازی و نقش های تعیین شده از سوی آمریکا غایت هدف راهبرد ایران هراسی است که لازمه تحقق آن اجرای دقیق تاکتیک ها و تکنیک های متنوع هدفمند و پیچیده می باشد. برخی از این تاکتیک ها و تکنیک ها عبارتند از:

بهره گیری از بار منفی واژه ها، کلمات و مفاهیم حساسیت برانگیز در افکار عمومی (نسبت دادن بنیاد گرایی به جمهوری اسلامی ایران)

 وانمایی و سیاه نمایی درخصوص ایران (تهیه و نمایش فیلم ضد ایرانی ???)

 بهره گیری از تاکتیک ارعاب (القاء خطر فناوری موشکی ایران برای اروپا)

 انگاره سازی های هدفمند (قراردادن تصویر آقای احمدی نژاد در کنار تصویر هیتلر)

استفاده از تاکتیک همسان سازی (قرار دادن نام سپاه در فهرست سازمان های تروریستی)

 تحریف اخبار مرتبط با ایران (غیرصلح آمیز معرفی کردن پیشرفت های هسته ای ایران)

 القاء مستقیم و غیرمستقیم (معرفی ایران به عنوان محور و کانون شرارت در جهان)

 بهره گیری از تکنیک تکرار (ایران به دنبال استیلا بر کشورهای منطقه می باشد)

موارد مذکور در واقع بخشی از تاکتیک ها و تکنیک های مورد استفاده در راهبرد ایران هراسی است که به طور معمول در خصوص ایران مورد استفاده مقامات و رسانه های آمریکایی و اروپایی قرار می گیرد.

 امواج ایران هراسی

موج اول ایران هراسی همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به مرحله اجرا گذارده شد. با عملیاتی شدن موج اول این راهبرد، کشورهای عربی منطقه در شرایطی هول انگیز قرا رگرفته و وادار به بازی در زمین معین شده از سوی آمریکا و لابی صهیونیسم شدند. هول و هراس ایجاد شده در بین کشورهای منطقه و جاه طلبی صدام، عملا پازل جنگ افروزی آمریکا را کامل کرد و جنگی همه جانبه و گسترده را با هدف سرنگونی جمهوری اسلامی، به ایران تحمیل کرد. از سوی دیگر اجرای موج اول ایران هراسی، موضوع فلسطین را نیز از کانون توجهات جهان عرب خارج ساخت، این مهم فرصت مناسبی را برای رژیم جعلی اسرائیل فراهم کرد تا اقدام به قتل عام گسترده و وحشیانه فلسطینی ها و آواره کردن آنان نماید. در واقع در سایه موج اول ایران هراسی بود که رژیم اشغالگر قدس توانست جنوب لبنان را به اشغال خود در آورد.

  موج دوم ایران هراسی

از آنجا که ایران هراسی، همزاد و مترادف با اسلام هراسی است لذا همزمان با موج دوم اسلام هراسی، دومین موج ایران هراسی نیز به منصه ظهور رسید. پس از حادثه ?? سپتامبر با معرفی ایران به عنوان محور و کانون شرارت، عملا موج دوم ایران هراسی در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا شکل گرفت.

نومحافظه کاران جنگ سالار با انگاره سازی و تقسیم جهان به خیر و شر، سعی در القاء این مفهوم داشتند که ایران در نطقه کانونی شرارت در جهان قرار گرفته است. کاخ سفید در موج دوم ایران هراسی با شکل دادن فضای هیجانی علیه ایران، سعی می کرد تا ایران را وادار به تغییر رفتار و تغییر ساختار نماید. همچنین ایران هراسی و معرفی ایران به عنوان محور و کانون شرارت، فرصت ایجاد اجماع و منزوی ساختن ایران در مناسبات بین المللی را برای آمریکا فراهم می ساخت.

 موج سوم ایران هراسی

متعاقب شکست سیاست های خاورمیانه ای آمریکا، موج سوم ایران هراسی نیز کلید زده شد. پیروزی اصولگرایان و تاکید آنان بر پایداری در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و همزمانی آن با وقوع تحولات منطقه ای، توازن قدرت در منطقه را به سود ایران تغییر داد. پس از آن با احساس نگرانی عمیق واشنگتن از تحکیم محور ایران، عراق، سوریه لبنان و فلسطین، راهبرد ایران هراسی بیش از پیش مورد تاکید سران کاخ سفید قرار گرفت. وقوع جنگ ?? روزه و پیروزی حزب الله لبنان از یک سو و ناکامی های پی درپی آمریکا در منطقه و عراق شرایط را برای کاخ سفید بحرانی تر و دشوارتر کرد از این رو نومحافظه کاران جنگ سالار راه خروج از بحران را در گرو توازن قدرت و بازدارندگی ایران یافتند بنابراین عملیاتی کردن موج سوم ایران هراسی، ناظر بر ایجاد بازندگی و مهار منطقه ای جمهوری اسلامی ایران است.

  اهداف پیدا و پنهان ایران هراسی

 انتقال بحران از مدیترانه به خلیج فارس:

کاخ سفید با تاکید بر راهبرد ایران هراسی در واقع سعی دارد بر تحولات منبعث از پیروزی بزرگ حزب الله در جنگ جولای ???? مدیریت نماید. در این راستا با تمرکز بر روی این راهبرد و انتقال بحران به خلیج فارس عملا سعی دارد تا وضعیت امنیتی رژیم جعلی اسرائیل را بهبود بخشیده و همانند موج اول ایران هراسی، برای این رژیم جعلی فرصت سازی نماید. در این رابطه اظهارات بشاراسد در جمع گروهی از فرهیختگان عرب به درک بهتر وضعیت نابسامان رژیم صهیونیستی کمک می نماید وی گفته بود؛ «رژیم اسرائیل پس از پیروزی مقاومت لبنان بر این رژیم وارد دوران پیری خود شده است.»

 سرعت بخشیدن به روند سازش اعراب و رژیم جعلی اسرائیل:

واشنگتن در موج دوم ایران هراسی به دنبال این هدف می باشد که با ایجاد هول و هراس در بین کشورهای عربی از قدرت نفوذ ایران در منطقه، این کشورها را وادار به بازی کردن در میدان بازی تعیین شده نماید. فرآیند کانالیزه کردن کشورهای عربی منطقه، پازل آمریکا و لابی صهیونیسم را در جهت ایجاد جبهه عربی اسرائیلی کامل می کند. تشکیل جبهه موصوف از یک سو اجرای مصوبات نشست پائیزی موسوم به آناپولیس را امکان پذیر می سازد و از سوی دیگر شرایط را برای به رسمیت شناختن رژیم جعلی اسرائیل فراهم می کند وی اعلام داشت: در چرایی و اصرار آمریکا و لابی صهیونیسم برای سرعت بخشیدن به روند سازش اعراب و رژیم اشغالگر قدس، اظهارات بشاراسد قابل تأمل است و معادله بین المللی بعد از پیروزی بزرگ حزب الله تغییر کرد به گونه ای که بسیاری از میانجی گران بین المللی از جمله سران یهودی به دمشق می آیند و از ما می خواهند تا در صلح با اسرائیل شتاب به خرج دهیم، زیرا معتقدند که اسرائیل در معرض خطر قرار دارد و به ناچار باید آن را از طریق تسریع در صلح در منطقه از زوال و نیستی محتمل نجات دهند.»

در این رابطه می توان تصور کرد که اجرای سیاست لبه پرتگاه جنگ علیه دمشق در واقع ناظر بر حلقه تکمیلی تسریع روند سازش اعراب و رژیم صهیونیستی است.

 تشکیل ناتوی عربی از عمان تا لبنان:

بازدارندگی در برابر قدرت ایران از طریق همکاری دولت های عربی منطقه یکی از اهداف دیگر راهبرد ایران هراسی و اساس سیاست خارجی ایالات متحده آمریکاست. در واقع هدف واشنگتن از تأکید بر موج سوم ایران هراسی، جدا کردن ایران از همسایگان عرب و ایجاد بلوک عربی (ناتوی عربی) متشکل از شش کشور حاشیه خلیج فارس، مصر، اردن و آمریکا (?+?+?) در برابر ایران می باشد.

در این راستا «دیک چنی» معاون رئیس جمهوری آمریکا، در اواخر ماه می روی عرشه ناو آمریکایی «جان استینس» در خلیج فارس، تصریح کرد: «ما با دوستانمان در برابر تندروی و تهدیدهای استراتژیک خواهیم ایستاد. ما به تلاش برای رهایی کسانی که متحمل رنج و سختی شده اند ادامه خواهیم داد و دشمنان آزادی را به دست عدالت خواهیم سپرد و با کمک دیگران از دستیابی ایران به جنگ افزارهای کشتار گروهی و چیره شدن این کشور بر منطقه جلوگیری خواهیم کرد.»

 مهار منطقه ای ایران:

عملیاتی شدن راهبرد ایران هراسی ناظر بر تلاش واشنگتن برای سوزاندن برگ های برنده ایران در منطقه است. کاخ سفید با ایجاد هول و هراسی در کشورهای عربی سعی دارد آنان را وادار به نقش آفرینی در عراق، لبنان و فلسطین مطابق با سیاست های خود نماید.

در این ارتباط همزمان با درخواست «رایان کروکر» سفیر آمریکا در عراق، برای بازگشایی سفارتخانه های کشورهای عربی در بغداد، رابرت گیتس وزیر دفاع این کشور نیز در گفت وگو با یک شبکه عربی به کشورهای مذکور توصیه کرده است اگر می خواهند در عراق تنها صدای یک همسایه و آن هم ایران شنیده نشود، فوراً سفیران خود را به عراق اعزام نمایند.

 منزوی ساختن ایران در عرصه بین المللی:

زمینه سازی برای منزوی ساختن ایران در عرصه بین المللی هدف دیگر اجرای راهبرد ایران هراسی می باشد. واشنگتن با تأکید بر راهبرد مذکور در واقع سعی دارد مدل کره شمالی را برای متوقف ساختن فعالیت های هسته ای ایران پیاده سازی کند. ضمن آنکه اجرای راهبرد ایران هراسی به زعم آمریکا، می تواند باعث شکل گیری اجتماع ضدایرانی در جهان شده و بازیگران رسمی و غیررسمی را با سیاست های ایران ستیزانه کاخ سفید همراه نماید.

ایجاد مسابقه تسلیحاتی در منطقه:

میلیتاریزه شدن سیاست خارجی آمریکا هزینه های زیادی را متوجه این کشور کرد به گونه ای که جنگ عراق تاکنون ??? میلیارد دلار برای کاخ سفید هزینه در برداشته و دست کم ?هزار میلیارد بر اقتصاد آمریکا خسارت وارد کرده است. از این منظر راهبرد ایران هراسی در واقع وادار کردن کشورهای عربی به مسابقه تسلیحاتی با ایران می باشد تا واشنگتن از محل فروش تسلیحات بتواند بازار سودآوری را برای خود مهیا سازد. انعقاد قرارداد تسلیحاتی ??میلیارد دلاری فی مابین آمریکا، عربستان سعودی و برخی امیرنشین های منطقه ناظر بر تحقق این هدف است.

اظهارات «نیکلاس برنز» معاون وزیر خارجه آمریکا به خوبی رابطه فروش جنگ افزار به کشورهای منطقه و راهبرد ایران هراسی را مشخص می سازد. وی هدف از فروش تسلیحات به کشورهای منطقه را توانمند ساختن آنها در برابر توسعه طلبی ها و تجاوزگری های ایران عنوان می کند.

 توجیه حضور نظامی و اشغالگری آمریکا در منطقه:

انگاره سازی برای کشورهای منطقه و هراساندن آنان از ایران، فرآیندی است که در واقع حضور نظامی آمریکا در منطقه و اشغالگری آن را توجیه می کند. این موضوع، زمانی اهمیت خود را بیش از پیش نمایان می سازد که موج نفرت و انزجار در منطقه نسبت به عملکرد آمریکا فزونی یافته است. بنابراین ایران هراسی راهبرد تبلیغاتی و جنگ روانی است که ناظر بر ترمیم قدرت نرم آمریکا در منطقه می باشد.

 تسلط بر منابع نفتی منطقه:

آمریکا با عملیاتی کردن راهبرد ایران هراسی علاوه بر اینکه حضور خود را در منطقه توجیه و تثبیت می نماید، امکان تسلط خود بر منابع انرژی منطقه را نیز مهیا می سازد. شایان ذکر است منابع ?? میلیارد بشکه ای نفت آمریکا طی ?? سال آینده به اتمام خواهد رسید و این کشور مجبور خواهد شد روزانه ??میلیون بشکه نفت خام خریداری کند. از این منظر راهبرد ایران هراسی رابطه مستقیمی با تأمین انرژی مورد نیاز آمریکا در کمتر از ربع قرن آینده دارد چرا که در چند سال آینده به دلیل مصرف فزاینده داخلی، امکان صادرات نفت از برخی از کشورهای صادرکننده گرفته خواهد شد و تنها عربستان، عراق و ایران کشورهایی خواهند بود که در ?? سال آینده می توانند صادرات نفت داشته باشند. بنابراین ایران هراسی در واقع پلی است که واشنگتن سعی دارد با عبور از آن از یک سو تحولات آینده داخلی خود را مدیریت نماید و از سوی دیگر بحران های منطقه ای و بین المللی فراروی آمریکا را مهار و کنترل نماید.

 
     
   
 
 
 
         
 
       

 نوشته شده توسط شاهزاده ی کویر در دوشنبه 90/2/19 و ساعت 9:12 صبح | نظرات دیگران()

دبیر کل مجمع دموکراتیک بحرین از تصمیم گروه های مخالف برای برگزاری تظاهراتی گسترده در سه شنبه آینده خبر داد.

"فاضل عباس" روز یکشنبه در گفت و گو با شبکه العالم اظهار داشت: گروه های سیاسی و مخالفان نسبت مقاصد دستگاه حاکم در قبال معترضان در میدان اللولوه مطمئن نیستند، و حمله دوباره نیروهای امنیتی و ارتش به مردم همچنان امکانپذیر است.

وی افزود: مخالفان تصمیم گرفته اند سه شنبه آینده تظاهرات گسترده ای را از میدان "دیان" به سمت میدان اللؤلؤه به منظور همبستگی با جوانان در این میدان برگزار کنند.

فاضل عباس، هدف از دعوت به گفت و گو از سوی نظام بحرین را وقت کشی دانست و گفت: مرحله کنونی بحرین را می توان مرحله بی اعتمادی توصیف کرد، زیرا رژیم بحرین با عمل نکردن به وعده های گذشته خود که آخرین آن تکرار حمله به تظاهرکنندگان در جمعه گذشته بود، موجب بی اعتمادی مردم بحرین به نظام شد.

"عبدالله صالح"، نایب رئیس جمعیت عمل اسلامی بحرین در گفتگو با شبکه العالم با اشاره به اقدامات دولت بحرین برای دور زدن تحرکات مردمی با طرحهای فریبنده نظیر دعوت به گفتگو هشدار داد: دولت پس از آن که نتوانست از طریق خشونت به اهداف خود دست یابد، این طرح را در دستور کار خود قرار داده است.

وی تاکید کرد: پافشاری تظاهرکنندگان بیانگر پابیندی آنها به مطالباتشان است، و مردم تا تحقق مطالبات خود، میدان اللؤلؤه را ترک نخواهند کرد.

صالح درباره انگیزه خروج ارتش بحرین از خیابانها گفت: دولت در مقابله با معترضان در بامداد روز پنجشنبه مرتکب اشتباهی شد که دیر هنگام به این اشتباه خود پی برد و آن اشتباه این بود که اعتراضات مسالمت آمیز را نمی توان با ارتش و نیروهای ضدشورش پاسخ داد و درگیری به معنای ریختن نفت روی آتش است.

عبدالله صالح تصریح کرد: اشتباه دولت در سرکوب تظاهرات مسالمت آمیز مردم، عواقب زیادی برای آن به همراه خواهد داشت که در آینده به آن پی خواهد برد .

صالح گفت: با وجود خروج ارتش از خیابانها، تفکر سلطه جویانه همچنان بر رژیم حاکم است، و این رژیم در صورت لزوم، ارتش را به خیابانها باز خواهد گرداند.

وی تصریح کرد: نیروهای ضد شورش از میدان اللؤلؤه خارج نشده و فقط اندکی از آن دور شده اند، و احتمال آن می رود که مسئولان بحرینی حماقت دیگری را مرتکب شوند.

دبیرکل جنبش خلاص بحرین تاکید کرد، خواست اصلی مردم این کشور سرنگونی کامل رژیم بحرین است و نه تغییر دولت.

در همین حال، "عبدالرووف الشایب" نیز در گفت و گو با شبکه العالم اظهار داشت: مردم و همه گروههای سیاسی، خواست خود را از طریق راهپیمایی اعلام کرده، و بر لزوم سرنگونی رژیِم و نه دولت تاکید کرده اند و استعفای دولت و تشکیل دولت دیگر از سوی آل خلیفه را به طور کلی مردود می دانند.

وی با اشاره به اینکه مردم خواهان مشروطه سلطنتی نیستند، افزود: پس ازسرکوب تظاهرکنندگان توسط رژیم، محافل بین المللی به شکل گسترده ای این اقدام را محکوم کرده و بسیاری ازکشورهای غربی توافقنامه ها وقراردادهای تسلیحاتی خود را لغو کردند تا از این طریق، پادشاه بحرین را مسوول همه حوادث کشور معرفی کنند.

الشایب با اشاره به شهادت و یا مفقود شدن بیش از 70 تن از مردم بحرین، در روزهای اخیر گفت: شهادت این افراد درنتیجه اقدامات جنایتکارانه رژیم بحرین است، درنتیجه این رژیم باید سرنگون شده و همه افرادی که در این جنایتها دست داشته اند محاکمه شوند.

وی افزود: جنبش مردم بسیار مسالمت آمیز بوده است، اما سرکوب و کشتارها هرقدر ادامه داشته باشد، مردم از خواست خود عدول نخواهند کرد.

دبیر کل جنبش خلاص بحری خاطرنشان کرد: جنبش مردمی بحرین، رنگ و بوی قومی و طایفه ای ندارد و فراخوان اتحادیه های بحرین برای اعتصاب عمومی، مربوط به همه اقشار مختلف جامعه است.

وی گفت: تا زمانی که مردم، دولتی به نمایندگی از خود تشکیل دهند باید دولت نجات موقت تشکیل شود چرا که قانون انتخابات پارلمانی بیانگر خواست واقعی همه اقشار مختلف مردم نیست.

"علی الفرج" از فعالان سیاسی بحرین اظهار داشت: استعفای دولت تنها و مهمترین درخواست مخالفان و تظاهرات کنندگان نیست؛ بلکه آنها خواهان تغییرات ریشه ای در کشور هستند که مهمترین آن تغییر قانون اساسی سال 2002 میلادی است که حمد بن عیسی آل خلیفه ، آن را تدوین کرد.

وی افزود : تغییر پارلمان نیز یکی دیگر از خواسته های مهم ما به شمار می رود زیرا این پارلمان نماینده ملت نیست و از دل انتخاباتی ظاهری و ساختگی بیرون آمده است.

علی الفرج خاطر نشان کرد: سازوکار رژیم در مملکت داری، وضعیت را به جدایی رژیم از مردم کشانده است و همین مساله مردم بحرین را مجبور کرده است که برای درخواست تعدیلات قانونی و برخورداری از آزادی های عمومی یا تغییر کامل رژیم تظاهرات کند.

نماینده سابق فراکسیون الوفاق در پارلمان بحرین، با هشدار درباره تاخیر نظام این کشور در پاسخ به مطالبات مخالفان، تاکید کرد که این مطالبات کاملا ملی است و هیچگونه جنبه طایفه ای ندارد.

جلال فیروز دیگر فعال سیاسی بحرینی هم در گفت و گو با شبکه العالم اظهار داشت: ما در مرحله ای بسیار حساس قرار داریم، و ملت بحرین در نتیجه اقدامات خشونت آمیز و وحشیانه نیروهای امنیتی دولت در حمله به مردم در نیمه شب و تیراندازی مستقیم به سوی تظاهرکنندگان، بسیار خشمگین است.

وی با بیان اینکه تظاهرات مردم مسالمت آمیز و برای تاکید بر حقوق مشروعشان است، تاکید کرد: از ابتکار ولیعهد برای گفت و گو استقبال می شود، ولی مخالفان از 9 سال قبل خواستار گفت و گو هستند و هیچ پاسخی به آنها داده نشده است، و ما از این نگران هستیم که دیگر برای مطرح کردن این ابتکار دیر شده باشد.

جلال فیروز خاطرنشان کرد: مخالفان از نظام می خواهند به آنها نشان دهد که مطالبات آنها، بویژه تغییر نخست وزیری که بیش از 40 سال بر کشور حکومت می کند، قابل مذاکره است.

این نماینده سابق پارلمان بحرین گفت: تظاهرات مردم مسالمت آمیز و برخاسته از احساس آنها درنتیجه وجود ظلم، استبداد، فساد،غارتگری، نبود آزادی کافی و کشتار گروهی از فرزندان بیگناه این کشور است.

وی تاکید کرد: مردم اکنون از گروه های سیاسی هم پیشی گرفته و مطالبات خود را افزایش داده اند به صورتی که ممکن است گروه های سیاسی هم نتوانند مردم را کنترل کنند.

جلال فیروز با اشاره به فراخوان برای اعتصاب عمومی در بحرین در روز یکشنبه ، خاطرنشان کرد: این فراخوان از سوی جمعیت های مردمی، سازمان های کارگری و نهادهای غیر دولتی حمایت می شود.

وی با بیان اینکه بیشتر نیروهای وزارت کشور آسیایی و یا از دیگر کشورهای عربی هستند، و برخی از آنها حتی نمی توانند عربی صحبت کنند، گفت: حتی بحرینی های اهل تسنن از سوی مزدوران بیگانه که به آنها تابعیت بحرینی داده شده است، مورد اذیت و آزار قرار می گیرند.

جلال فیروز تاکید کرد: مخالفان بر ضرورت تغییر نخست وزیر و تشکیل دولتی منتخب بر اساس توافقات صورت گرفته بین مردم و نظام در سال 2001 تاکید دارند.

وی با هشدار درباره پیامدهای تاخیر در پاسخ به مطالبات مردم، گفت: خشم ملت بحرین به دلیل بی توجهی نظام به پیمان خود با مردم در گذشته و پاسخ ندادن به درخواستهای مخالفان برای گفت و گو و حل مشکلات و مسائل باقیمانده است.

جلال فیروز خاطرنشان کرد: شعارهای همه تظاهرکنندگان ملی گرایانه و ضد طایفه گری است، و مردم در تظاهرات هزاران پرچم بحرین را با خود حمل می کنند، ولی دولت در مقابل با برگزاری تظاهرات شعارهایی تفرقه افکنانه سر می دهد و فتنه انگیزی می کند، و برای فرار از مشکلات، تظاهرکنندگان را به گرایش به خارج متهم می کند.

نماینده سابق فراکسیون الوفاق در پارلمان بحرین، با اشاره به حضور شمار بسیاری از مردم در میدان "اللؤلؤهئ" و دیگر میادین شهر منامه از جایگزینی نیروهای وزارت کشور  در برخی مناطق به جای ارتش خبر داد.

 "جلال فیروز" شامگاه شنبه در گفت و گو با شبکه العالم اظهار داشت: اوضاع داخلی کشور بحرانی و نا مشخص است و با وجود آنکه شاهد برخی تحرکات از سوی دولت برای دستیابی به راه حل بودیم، هنوز به نتیجه ای نرسیده ایم و راه حل واقعی مشکلات، بدون پاسخ به مطالبات مشروع ملت ایجاد نخواهد شد.

 جلال فیروز تاکید کرد: ملت بحرین و گروه های سیاسی، رژیم این کشور را به اعطای حقوق طبیعیشان در تظاهرات و حق اظهار نظر مجبور می کنند، تا جائیکه این رژیم، دیگر مردم را با استفاده از زور سرکوب نخواهد کرد.

وی با دعوت از دولت برای ورود به گفت و گویی جدی با گروه های مخالف، گفت: مهمترین مطالبات مخالفان در کشور، ایجاد مشروطه سلطنتی، شراکت پارلمان با دولت در اداره امور کشور، و منتخب بودن قوه مجریه و یا مورد توافق بودن آن از سوی همگان، است.

در همین حال، آخرین گزارش ها از بحرین حاکیست همزمان با سخنان ولیعهد بحرین به منظور آرام کردن موج اعتراض ها در این کشور، وزارت دفاع نیز از عقب نشینی ارتش از خیابانهای پایتخت خبر داد.

سخنگوی وزارت دفاع بحرین روز شنبه عقب نشینی نیروهای ارتش را از خیابان ها تائید کرد.

این سخنگو گفت: گردان های ارتش که برای برقراری امنیت و آرامش به خیابان ها آمده بودند، ماموریت خود را بخوبی انجام دادند.

ورود ارتش به صحنه اعتراض ها و تظاهرات مسالمت آمیز مردم  در منامه در روزهای گذشته موجب کشته شدن دست کم 7 نفر شده است .

منابع مخالفان بحرین همچنین از مفقود شدن 60 نفر و مجروح شدن بیش از 200 نفر از مخالفان دولت خبرداده اند.

سخنگوی ارتش بحرین اعلام کرد : روز شنبه نوزدهم فوریه  مقامات مسئول نظامی به آنها دستور دادند که به پادگان های خود بازگردند و از این پس پلیس مسئول برقراری امنیت در کشور است.

در همین ارتباط، سلمان بن حمد آل خلیفه ولیعهد بحرین امروز دستور عقب نشینی همه نیروهای ارتش را از خیابان ها صادر کرد و از نیروهای پلیس خواست برقراری نظم و حفظ آن را بر عهده بگیرند.

ولیعهد بحرین با صدور این دستور اعلام کرد برای آن که همه بتوانند نظرات خود را بیان کنند باید آرامش برقرار شود.

وی همچنین یک روز عزای عمومی برای کشته شدگان حوادث اخیر اعلام کرد.

این در حالیست که اتحادیه های کارگری بحرین خواستار آغاز اعتصاب از فردا(یکشنبه) شده اند

همچنین یک فعال بحرینی با اشاره به از هم گسیختگی رژیم بحرین، از وجود خبرهایی مبنی بر فرار نخست وزیر این کشور خبر داد.

شیخ "عیسی القصاص" عصر یکشنبه در گفتگو با شبکه خبری العالم اظهار داشت: وجود خبرهایی مبنی بر فرار نخست وزیر بحرین از این کشور، عقب نشینی گسترده رژیم و اجازه دادن به تظاهر کنندگان برای برگزاری تحصنی بزرگ در منطقه دیپلماتیک منامه که می تواند بر اقتصاد بحرین تاثیر بگذارد، از علائم این از هم گسیختگی است.

وی همچنین گفت: این عقب نشینی آشکار از سوی ولی عهد بحرین، هر چند تا کنون ظاهری بوده است اما نشان دهنده آن است که استفاده از زور با توجه به پایداری مردمی، بی فایده است. هیچ رژیمی نمی تواند چنین نافرمانی مدنی را تحمل کند زیرا تجربه کشورهای مختلف گواه این مسئله است.


 نوشته شده توسط شاهزاده ی کویر در شنبه 90/2/3 و ساعت 2:6 عصر | نظرات دیگران()

 

 

رئیس رژیم صهیونیستی که به‌دلیل جنایات این رژیم علیه مردم مسلمان فلسطین و لبنان در میان افکار عمومی جهان اسلام و برخی مردم دنیا به‌عنوان جنایتکار شماره یک شناخته می‌شود، پس از حمله به رئیس‌جمهور کشورمان، شعار دادن نمایندگان ملت علیه سران فتنه را زشت خواند.

 
به گزارش رجانیوز، شیمون پرز که صبح امروز در کنفرانس رییسان سازمان‌های یهودی امریکا سخنرانی می‌کرد، به رئیس‌جمهور کشورمان حمله کرد و او را مایه ننگ تاریخ و فرهنگ ایران و موجب درد و رنج‌های مردم کشورمان خواند.
 
وی سپس به نمایندگان مجلس که روز گذشته علیه سران فتنه شعار داده و خواستار محاکمه آن‌ها شده بودند، گفت: روز گذشته صحنه‌های بسیار زشتی را از تلویزیون دیدم که علیه رهبران مخالفین در مجلس ایران شعار سر داده می‌شد و می‌گفتند که آن‌ها را اعدام کنید.
 
جنایتکار شماره یک دنیا در ادامه با اذعان به ناکارآمدی تحریم‌ها گفت که این مسائل نمی‌تواند به‌عنوان یک مانع در مقابل رژیم ایران باشد، بلکه خود مردم باید نیروی بازدارنده مقابل آن عمل کنند.
 
حمایت آشکار رئیس رژیم صهیونیستی از سران فتنه در حالی است که سایت وزارت امور خارجه این رژیم نیز از صبح روز 25 بهمن، شعارها و گزارش لحظه به لحظه ناآرامی‌های محدودی را که جمع معدودی از فتنه‌گران در تهران ایجاد کردند، پوشش می‌داد.
 
در عین حال، روز گذشته نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی با سردادن شعارهای مرگ بر موسوی و مرگ بر کروبی از اینکه این افراد علناً و به‌طور کامل در خدمت سیاست‌های امریکا و رژیم صهیونیستی برآمده و با واقحت تمام، به‌عنوان کارگزاران تهدیدزدایی آن‌ها در شرایط موجود که دیکتاتورهای مورد حمایت غرب در مصر و تونس سرنگون شده‌اند، برآمده‌اند، شعار دادند.
 
در جریان رخدادهای روز دوشنبه (25 بهمن تهران) از میان جمعیت 10 میلیونی تهران کمتر از 10 هزار نفر که در میان آن‌ها تیم‌های تروریستی منافقین، سلطنت‌طلبان، خانواده‌های معدومین منافقین و خانواده‌های فتنه‌گران بازداشت شده حضور داشتند، در نظم عمومی تهران اختلال ایجاد کردند و تیم‌های ترور منافقین نیز با بهره‌برداری از این ناآرامی‌ها، پنج نفر از شهروندان را مورد هدف گلوله مستقیم قرار دادند که دو نفر از آنان به شهادت رسید.
 
صبح امروز (چهارشنبه) پیکر دانشجوی شهید صانع ژاله از چهار راه ولی‌عصر تا دانشگاه تهران بر روی دست ده‌ها هزار نفر از مردم تهران تشییع شد و مشایعت‌کنندگان به اتفاق بازداشت و محاکمه موسوی، کروبی و خاتمی به‌عنوان عاملان فتنه و بانیان خون‌های ریخته شده را خواستار شدند.
 
مردم همچنین از هاشمی رفسنجانی به‌خاطر سکوت او در قبال حوادث اخیر و مواضع او در طول دو سال اخیر به‌شدت انتقاد کرده و کناره‌گیری او از ریاست خبرگان را خواستار شدند.

 نوشته شده توسط شاهزاده ی کویر در سه شنبه 90/1/30 و ساعت 2:16 عصر | نظرات دیگران()

 پایگاه اینترنتی هافینگتون پست در گزارشی به معرفی صندوق کلاریون پرداخته و می‌نویسد: صندوق کلاریون یک سازمان غیر انتفاعی تقریبا وابسته به احزاب راست اسرائیل و آمریکا است که فیلم‌های مستند جنجالی در مورد تهدید اسلام تولید و توزیع می‌کند و آمریکایی‌ها را وادار به آماده باش درباره تهدید اسلام افراطی می‌کند.

 

این گروه در سال 2006 تاسیس شد و به منظور انجام ماموریتش دست به تولید فیلم‌های مستند آموزشی و انتقال مضامینی در مورد اسلام افراطی در فیلمهایش می‌زند و از طریق تلاش‌های زیاد در اینترنت و پردیس‌های دانشگاهی به دنبال دستیابی به اهدافش است.
صندوق کلاریون توسط "رافائل شور" یک محافظه کار خاخام اسرائیلی تاسیس شد، و هیئت مشورتی کلاریون شامل بعضی از نئو محافظه‌کاران و دیگر سیاست‌مداران جنگ طلب از قبیل "فرانک گاف نی" از مرکز سیاست امنیتی؛ "دانیل پایپ" از انجمن خاورمیانه، "ژودی یاسر"، موسس "انجمن آمریکایی اسلامی برای دموکراسی" و سخنگوی صندوق کلاریون و مستند جهاد سوم، "کلار لوپز"، مدیر اجرایی کمیته سیاست ایران، "هارولد رود"، افسر پیشین زیر نظر داگلاس فیت در دوره رونالد رامسفلد، "یان شارون" مدیر اجرایی "مینه سوتا علیه تروریسم" و "سارا استرن" رئیس "انجمن حقیقت خاورمیانه" (EMET) است که در پخش فیلم‌های کلاریون همکاری و مشارکت دارند.
صندوق کلاریون توجه رسانه‌های زیادی را به خاطر تلاش‌هایش در توزیع میلیون‌ها نسخه از دی وی دی‌های فیلم کوتاه "وسواس: جنگ اسلام افراطی علیه غرب" و برای نقشش در تولید فیلم "جهاد سوم: تصویر اسلام افراطی برای آمریکا" که در می 2009 پخش شد، جلب کرد. تلاش‌های کلاریون برای ترویج این گونه فیلم‌ها انجام داده و در سال 2008 برخی رسانه ها در مورد کلاریون گفتند که متهم به معاف از مالیات بودن و تلاش برای تحریک کردن فضا و ایجاد ترس در آمریکا در هفته‌های قبل از انتخابات ریاست جمهوری است.
در اواخر سال 2010، کلاریون اعلام کرد که در حال تکمیل تولید سومین مستند خود است؛ که این فیلم در مورد مالیخولیای تهدید ایران است. عنوان فیلم "ایرانیوم" بود؛ فیلمی که قصد داشت هراس را در مورد تهدید برنامه هسته‌ای ایران را از طریق توضیح اصول انقلاب و به صورت تصویری افزایش دهد و تنفر و خشونت را به رهبران ایران نسبت دهد. فیلم رفتارهای متجاوزانه ای از دولت در مورد شهروندانش را نشان داده و به ترتیب تاریخی، استفاده دولت از ترور در خارج برای تحمیل پیام مرگبار در برابر دشمنان خود ساخته را القا می کند.

• فیلم وسواس
بعضی از 28 میلیون دی وی دی وسواس که تبلیغ تنفر نامیده شد توسط بعضی از منتقدین در روزنامه‌های چندین ایالت کلیدی آمریکا از قبیل فلوریدا، اوهایو و میشیگان در روزهای منتهی به انتخابات سال 2008 الصاق شده و قابل دسترس بود. این فیلم ویدئویی تلاش می‌کرد موردی بسازد که در آن نیت اسلام افراطی را، هدف‌گیری تمدن غرب و قرار دادن آن زیر یوغ ارزش‌های اسلام نشان دهد. این مطلب توسط رافائل شور موسس صندوق کلاریون و وین کوپینگ تولید کننده فیلم ویدیویی "بی‌رحم: مبارزه برای صلح در اسرائیل" نوشته شده است. فیلم بی‌رحم نیز مستندی درباره منازعه فلسطین - اسرائیل است که برروی خشونت‌های اعراب تمرکز می‌کند. چندین گروه از قبیل کمیته امور آمریکا - اسرائیل و سازمان صهیونیستی آمریکا که از سیاست‌های نظامی‌گری اسرائیل و آمریکا حمایت می‌کنند از اکران فیلم بی‌رحم نیز حمایت کردند.
بعد از انتشار اولین قسمت آن در سال 2005، نمایش وسواس بحث‌های راجع به اسلام هراسی را در پردیس‌های دانشگاهی آمریکا داغ کرد. فیلم به صورت تجاوزکارانه اسلام هراسی را در دانشگاه‌ها ترویج می‌کرد. وقتی که نسخه‌های دی وی دی فیلم به عنوان بخشی از پروژه هشدار علیه تروریسم "دیوید هارویتز" ترویج شد و در لای روزنامه‌های ایالتی در ماه‌های آخر منتهی به انتخابات 2008 ظاهر شد بعضی از ناظران متهم کردند که کلاریون و انجمن حقیقت خاورمیانه به صورت سری به دنبال حمایت از سناتور "جان مک کین" و دیگر کاندیداهای جمهوری‌خواه هستند که علیه افراط‌گرایان اسلامی و تهدید آنها مبارزه می‌کنند در حالیکه رقیب دموکرات آنها سناتور "باراک اوباما" در مورد این مساله ضعیف عمل می‌کند.
وقتی که یک روزنامه در یک شهر کوچک پنسیلوانیا منبع ارسال دی وی دی‌‌ها را بررسی کرد، فهمید که منبع ارسال دی وی دی‌ها وب‌سایت صندوق کلاریون به آدرس Radicalism.orgبوده است که یک گزارش سیاسی در حمایت از مبارزات مک کین منتشر کرده است. گزارش بیان می‌کند که سیاست‌های مک کین برای مقابله با اسلام تهاجمی و تروریسم تلاش می‌کند.
طبق نظر نیویورک تایمز، وسواس به عنوان نقطه جوش مباحث دانشگاهی درباره خاورمیانه عمل کرد، نه فقط به دلیل آنکه کلیپ‌های آن از تلویزیون اعراب در غرب به ندرت نشان داده می‌شود، بلکه بدلیل شبکه پخش و حامیان اسرائیلی آن.
• جهاد سوم
این گزارش در ادامه به بررسی فیلم جهاد سوم پرداخته و می‌نویسد: جهاد سوم توسط صندوق کلاریون در می 2009 تولید شد. جهاد سوم ادعا می‌کند که جنگی را بررسی می‌کند که رسانه‌ها چیزی درباره آن به شما نگفته‌اند و دشمنی که دولت نیز از نام آن می‌ترسد را آشکار می‌کند. در اواخر سپتامبر 2008، وب‌سایت فیلم ادعا می‌کند که فیلم بر روی سند سری (مانیفست برادری مسلمانان آمریکایی) کشف شده توسط اف بی ای تمرکز کرده است. فیلم تشریح می‌کند که هدف جهاد بزرگ تخریب تمدن غرب از درون از طریق عملیات نفوذی و سلطه بر شمال آمریکا است. فیلم مبارزه رهبران مسلمان افراطی در آمریکا را نمایش می دهد.
متحصصان برجسته جهاد سوم کسانی از قبیل "ریچل ارنفلد" از مرکز دموکراسی آمریکا، "جیمز لویس" رئیس سابق سیا، "میچل لدین"، "والید فارز" و "برنارد لوییس" از بنیاد دفاع و دموکراسی، سناتور "جوزف لیبرمن" و "گولیانی" شهردار سابق هستند.
در وب‌سایت کلاریون (Radicalislam.org) (پرچمدار نمایش فیلم اسلام ستیزی در آمریکا)، بازدید کنندگان می‌توانند یک تریلر درباره جهاد سوم ببینند که القا می‌کند که "ژودی یاسر" از انجمن آمریکایی اسلامی دموکراسی، اسنادی را از اف بی ای کشف کرده و تصمیم می‌گیرد که آنها را بررسی کند. او شرح می‌دهد که آیا دولت اسلامی تهدیدی برای امنیت آمریکا محسوب می‌شود؟ خودش جواب می‌دهد "بله" !
لیکود و ارتباطات نئو محافظه‌کاران
بعضی منتقدان، صندوق کلاریون را ابزار حزب راست لیکود اسرائیل قلمداد می‌کنند. طبق گزارش دپارتمان شرکت‌ها، رابرت شور، رابی هنری هریس و ربکا کبات با صندوق کلاریون همکاری دارند. گزارش شده است که این سه نفر به عنوان کارمندان شرکت بین‌المللی "آیش هوتورا" (Aish Ha Torah) خدمت می‌کنند، سازمانی که اسرائیلی بودن آن بر کسی پوشیده نیست.
گزارش ها نشان می‌دهد که بودجه تولید، بازاریابی و توزیع فیلم وسواس ،ریشه در گروه اسرائیلی آیش هاتورا دارد.
"نیهاد اواد" مدیر اجرایی شورای آمریکا - اسلام، گفت: "رای دهندگان آمریکایی سزاوار این هستند که بدانند چگونه آنها هدف یک مبارزه چند میلیون دلاری توسط یک گروه خارجی برای نفوذ به انتخابات ریاست جمهوری قرار گرفته‌اند. علاوه بر آن، کلاریون به طور مستقیم یا غیر مستقیم در مبارزات سیاسی مشارکت داشته است."
اینترپرس سرویس همچنین گزارش کرد که نئو محافظه‌کارانی از قبیل "جان کیرک پاتریک"، "دانیل پایپ" از انجمن خاورمیانه، "میراف وورمسر" از بنیاد هادسون، "فرانک گاف نی" از مرکز امنیت سیاسی، "وولسی"، آریل کوهن و نینا شه بنیاد هریتیج نیز جزو مشاوران (EMET) هستند.
• مشاوران خارجی صندوق:
فرانک گاف نی
وزیر سابق دفاع
آقای گاف نی موسس و رئیس مرکز سیاست امنیتی واشنگتن است. گاف نی سابقا به عنوان وزیر دفاع در دوره ریاست جمهوری ریگان بود.
دکتر ژودی یاسر
رئیس و موسس انجمن اسلامی آمریکایی برای دموکراسی
دکتر یاسر، مسلمان و پزشک طب درونی و قلب شناسی هسته‌ای در فونیکس است.
کلار لوپز
افسر سابق آژانس اطلاعاتی آمریکا (سیا)
کلار لوپز متخصص اطلاعات و سیاست استراتژیک در مسائل خاورمیانه و امنیت داخلی است.
دانیل پایپز
مدیر انجمن خاورمیانه، موسس "کمپس واتچ"
وی در دولت آمریکا پست‌های مختلفی داشته است و وب‌سایت او DanielPipes.org)) یکی از منابع ویژه اطلاعات در زمینه خاورمیانه است.
دکتر هارولد رود
متخصص سابق مسائل خارجی پنتاگون و مشاور موسسه هادسون بوده است.
ایلن شارون
مدیر اجرایی موسسه مینه سوتا علیه تروریسم
پسر یک زوج مهاجر یهودی از لیبی و مصر. در زمینه تروریسم، اسلام افراطی و صلح در خاورمیانه سخنرانی‌های زیادی دارد. در تولید فیلم‌های ایرانیوم، جهاد سوم و وسواس مشارکت داشته است.
سارا استرن
موسس و رئیس "انجمن حقیقت خاورمیانه" EMET))
وی به عنوان هماهنگ کننده سیاست ملی ZOA خدمت کرده است. وی همچنین موسس و رئیس EMET و از تصمیم‌گیران در زمینه مسائل تهدید برای دموکراسی‌ها توسط افراطیون است. 

 

بزرگترین تولیدکننده فیلم های ضد اسلامی کجاست؟

پایگاه اینترنتی هافینگتون پـست درگزارشی به معرفی صندوق کلاریون پرداخته و می نویسد:

 

صندوق کلاریون یک سازمان غیرانتفاعی تقریبا وابسته به احزاب راست اسرائیل و آمریکا است که فیلم های مستند جنجالی درمورد تهدید اسلام تولید و توزیع می کند و آمریکائی ها را وادار به آماده باش درباره تهدید اسلام افراطی می کند.
به گزارش مشرق، این گروه درسال 2006 تاسیس شد و به منظور انجام ماموریتش دست به تولید فیلم های مستند آموزشی و انتقال ضد مضامینی درمورد اسلام افراطی در فیلم هایش می زند و از طریق تلاش های زیاد دراینترنت و پردیس های دانشگاهی به دنبال دستیابی به اهدافش است.
صندوق کلاریون توسط «رافائل شور» یک محافظه کار خاخام اسرائیلی تاسیس شد و هیئت مشورتی کلاریون شامل بعضی از نئو محافظه کاران و دیگر سیاست مداران جنگ طلب از قبیل «فرانک گاف نی» از مرکز سیاست امنیتی؛ «دانیل پایپ» از انجمن خاورمیانه، «ژودی یاسر»، موسس «انجمن آمریکایی اسلامی برای دموکراسی» و سخنگوی صندوق کلاریون و مستند جهاد سوم، «کلار لوپز»، مدیر اجرایی کمیته سیاست ایران، «هارولد رود»، افسر پیشین زیر نظر داگلاس فیت در دوره رونالد رامسفلد، «یان شارون» مدیر اجرایی «مینه سوتا علیه تروریسم» و «سارا استرن» رئیس «انجمن حقیقت خاورمیانه» (EMET) است که در پخش فیلم های کلاریون همکاری و مشارکت دارند.
صندوق کلاریون توجه رسانه های زیادی را به خاطر تلاش هایش در توزیع میلیون ها نسخه از دی وی دی های فیلم کوتاه «وسواس: جنگ اسلام افراطی علیه غرب» و برای نقشش در تولید فیلم «جهاد سوم: تصویر اسلام افراطی برای آمریکا» که در می 2009 پخش شد، جلب کرد. تلاش های کلاریون برای ترویج این گونه فیلم ها انجام داده و در سال 2008 برخی رسانه ها در مورد کلاریون گفتند که متهم به معاف از مالیات بودن و تلاش برای تحریک کردن فضا و ایجاد ترس در آمریکا در هفته های قبل از انتخابات ریاست جمهوری است.
در اواخر سال 2010، کلاریون اعلام کرد که در حال تکمیل تولید سومین مستند خود است؛ که این فیلم در مورد مالیخولیای تهدید ایران است. عنوان فیلم «ایرانیوم» بود؛ فیلمی که قصد داشت هراس را در مورد تهدید برنامه هسته ای ایران از طریق توضیح اصول انقلاب و به صورت تصویری افزایش دهد و تنفر و خشونت را به رهبران ایران نسبت دهد.
فیلم وسواس
بعضی از 28 میلیون دی وی دی وسواس که تبلیغ تنفر نامیده شد توسط بعضی از منتقدین در روزنامه های چندین ایالت کلیدی آمریکا از قبیل فلوریدا، اوهایو و میشیگان در روزهای منتهی به انتخابات سال 2008 الصاق شده و قابل دسترس بود. این فیلم ویدیویی تلاش می کرد کاری بسازد که در آن نیت اسلام را، هدف گیری تمدن غرب و قراردادن آن زیر سلطه ارزش های اسلامی نشان دهد. این مطلب توسط رافائل شور موسس صندوق کلاریون و وین کوپینگ تولیدکننده فیلم ویدیویی «بی رحم، مبارزه برای صلح در اسراییل» نوشته شده است.
فیلم بی رحم نیز مستندی درباره منازعه فلسطین- اسراییل است که بر روی خشونت های اعراب تمرکز می کند. چندین گروه از قبیل کمیته امور آمریکا- اسراییل و سازمان صهیونیستی آمریکا که از سیاست های نظامی گری اسراییل و آمریکا حمایت می کنند از اکران فیلم بی رحم نیز حمایت کردند.
بعداز انتشار اولین قسمت آن درسال 2005، نمایش وسواس بحث های راجع به اسلام هراسی را در پردیس های دانشگاهی آمریکا داغ کرد. فیلم به صورت تجاوزکارانه، اسلام هراسی را در دانشگاه ها ترویج می کرد. وقتی که نسخه های دی وی دی فیلم به عنوان بخشی از پروژه هشدار علیه تروریسم «دیوید هارویتز» ترویج شد و در لای روزنامه های ایالتی در ماههای آخر منتهی به انتخابات 2008 ظاهرشد بعضی از ناظران متهم کردند که کلاریون و انجمن حقیقت خاورمیانه به صورت سری به دنبال حمایت از سناتور «جان مک کین» و دیگر کاندیداهای جمهوری خواه هستند که علیه افراط گرایان اسلامی و تهدید آنها مبارزه می کنند در حالی که رقیب دموکرات آنها «باراک اوباما» درباره این مسئله ضعیف عمل می کند. وقتی که یک روزنامه در یک شهر کوچک پنسیلوانیا منبع ارسال دی وی دی ها را بررسی کرد، فهمید که منبع ارسال دی وی دی ها را بررسی کرد، فهمید که منبع ارسال دی وی دی ها وب سایت صندوق کلاریون به آدرس
Radicalismorg بوده است که یک گزارش سیاسی در حمایت از مبارزات مک کین منتشر کرده است. گزارش بیان می کند که سیاست های مک کین برای مقابله با اسلام تهاجمی و تروریسم تلاش می کند.
طبق نظر نیویورک تایمز، وسواس به عنوان نقطه جوش مباحث دانشگاهی درباره خاورمیانه عمل کرد، نه فقط به دلیل آنکه کلیپ های آن از تلویزیون اعراب درغرب به ندرت نشان داده می شود، بلکه بدلیل شبکه پخش و حامیان اسراییلی آن.
¤ جهاد سوم
این گزارش در ادامه به بررسی فیلم جهاد سوم پرداخته و می نویسد: جهاد سوم توسط صندوق کلاریون در می 2009 تولید شد. جهاد سوم ادعا می کند که جنگی را بررسی می کند که رسانه ها چیزی درباره آن به شما نگفته اند و دشمنی که دولت نیز از نام آن می ترسد را آشکار می کند. در اواخر سپتامبر 2008، وب سایت فیلم ادعا می کند که فیلم بر روی سند سری (کانیفست برادری مسلمانان آمریکایی) کشف شده توسط اف بی ای تمرکز کرده است. فیلم تشریح می کند که هدف جهاد بزرگ تخریب تمدن غرب از درون از طریق عملیات نفوذی و سلطه برشمال آمریکا است. فیلم مبارزه رهبران مسلمان به اصطلاح افراطی در آمریکا را نمایش می دهد.
متخصصان جهاد سوم کسانی از قبیل «ریچل ارنفلد» از مرکز دموکراسی آمریکا، «جیمز لویس» رئیس سابق سیا، «مایکل لدین»، «والید فارز» و «برنارد لوییس» از بنیاد دفاع و دموکراسی، سناتور «جوزف لیبرمن» و «گولیانی» شهردار سابق هستند.
در وب سایت کلاریون (Radicalislamorg) (پرچمدار نمایش فیلم اسلام ستیزی در آمریکا)، بازدیدکنندگان می توانند یک تریلر درباره جهاد سوم ببینند که القا می کند که «ژودی یاسر» از انجمن آمریکایی اسلامی دموکراسی، اسنادی را از اف بی ای کشف کرده و تصمیم می گیرد که آنها را بررسی کند. او شرح می دهد که آیا دولت اسلامی تهدیدی برای امنیت آمریکا محسوب می شود؟ خودش جواب می دهد «بله»!
لیکود و ارتباطات نو محافظه کاران
بعضی منتقدان، صندوق کلاریون را ابزار حزب راست لیکود اسرائیل قلمداد می کنند. طبق گزارش دپارتمان شرکت ها، رابرت شور، رابی هنری هریس و ربکاکبات با صندوق کلاریون همکاری دارند. گزارش شده است که این سه نفر به عنوان کارمندان شرکت بین المللی «آیش هوتورا» (Aish Ha Torah) خدمت می کنند، سازمانی که اسرائیلی بودن آن برکسی پوشیده نیست.گزارش ها نشان می دهد که بودجه تولید، بازاریابی و توزیع فیلم وسواس، ریشه در گروه اسرائیلی آیش هاتورا دارد.
«نیهاد اواد» مدیر اجرایی شورای آمریکا- اسلام، گفت: «رای دهندگان آمریکایی سزاوار این هستند که بدانند چگونه آنها هدف یک مبارزه چند میلیون دلاری توسط یک گروه خارجی برای نفوذ به انتخابات ریاست جمهوری قرار گرفته اند. علاوه بر آن، کلاریون به طور مستقیم یا غیرمستقیم در مبارزات سیاسی مشارکت داشته است.»
اینترپرس سرویس همچنین گزارش کرد که نئومحافظه کارانی از قبیل «جان کیرک پاتریک»، «دانیل پایپ» از انجمن خاورمیانه، «میراف وورمسر» از بنیاد هادسون، «فرانک گاف نی» از مرکز امنیت سیاسی، «وولسی»، آریل کوهن و نینا شه از بنیاد هریتیج نیز جزو مشاوران (EMET) هستند.


 نوشته شده توسط شاهزاده ی کویر در پنج شنبه 90/1/18 و ساعت 4:3 عصر | نظرات دیگران()

منتظری با کوله باری از گناههای بزرگ و کمک به دشمنان و مخالفت با اسلام از دنیا رفت! منتظری علاوه بر مخالفت با امام خمینی عظیم الشان به خلف صالح ایشان خیانتهای بزرگی نمود. خیانتهای که منتظری انجام داد به هیچ عنوان از دست دشمنان اسلام برنمی آمد. او با لباس مرجعیت به جنگ نظام مبارک جمهوری اسلامی رفت. واین مطلب دلیل حمایت همه جانبه دشمنان اسلام از او بود. عجیب تر اینکه مدعیان خط امام امروز به دامان این مردپناه برده اند. متن کامل نامه امام خمینی خطاب به حسینعلی منتظری ((در ادامه مطلب)) خواندنی است.

 

 

بسم اللَّه الرحمن الرحیم.

جناب آقاى منتظرى.

با دلى پر خون و قلبى شکسته چند کلمه‏اى برایتان مى‏نویسم تا مردم روزى در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشته‏اید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم مى‏دانم؛ خدا را در نظر مى‏گیرم و مسائلى را گوشزد مى‏کنم. از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامى عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین مى‏سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبرى آینده نظام را از دست داده‏اید. شما در اکثر نامه‏ها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدرى مطالبى که مى‏گفتید دیکته شده منافقین بود که من فایده‏اى براى جواب به آنها نمى‏دیدم. مثلًا در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودى که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و مى‏بینید که چه خدمت ارزنده‏اى به استکبار کرده‏اید. در مسئله مهدى هاشمىِ قاتل، شما او را از همه متدینین متدینتر مى‏دانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام مى‏دادید که او را نکشید. از قضایاى مثلِ قضیه مهدى هاشمى که بسیار است و من حالِ بازگو کردن تمامى آنها را ندارم. شما از این پس وکیل من نمى‏باشید و به طلابى که پول براى شما مى‏آورند بگویید به قم منزل آقاى پسندیده و یا در تهران به جماران مراجعه کنند. بحمداللَّه از این پس شما مسئله مالى هم ندارید. اگر شما نظر من را شرعاً مقدم بر نظر خود مى‏دانید- که مسلماً منافقین صلاح نمى‏دانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایى مى‏شوید که آخرتتان را خرابتر مى‏کند- با دلى شکسته و سینه‏اى گداخته از آتش بى‏مهریها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت مى‏کنم دیگر خود دانید:.

1- سعى کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدى هاشمى و لیبرالها نریزد ..

2- از آنجا که ساده لوح هستید و سریعاً تحریک مى‏شوید در هیچ کار سیاسى دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد ..

3- دیگر نه براى من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هرچه اسرار مملکت است را به رادیوهاى بیگانه دهند ..

4- نامه‏ها و سخنرانیهاى منافقین که به وسیله شما از رسانه‏هاى گروهى به مردم مى‏رسید؛ ضربات سنگینى بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتى بزرگ به سربازان گمنام امام زمان- روحى له الفداء- و خونهاى پاک شهداى اسلام و انقلاب گردید؛ براى اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند ..

واللَّه قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولى در آن وقت شما را ساده لوح مى‏دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولى شخصى بودید تحصیلکرده که مفید براى حوزه‏هاى علمیه بودید و اگر اینگونه کارهاتان را ادامه دهید مسلماً تکلیف دیگرى دارم و مى‏دانید که از تکلیف خود سرپیچى نمى‏کنم. واللَّه قسم، من با نخست وزیرى بازرگان مخالف بودم ولى او را هم آدم خوبى مى‏دانستم. واللَّه قسم، من رأى به ریاست جمهورى بنى صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم ..

سخنى از سرِ درد و رنج و با دلى شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خداى خود عهد کردم که از بدى افرادى که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشم پوشى نکنم. من با خداى خود پیمان بسته‏ام که رضاى او را بر رضاى مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمى دارم.

من کار به تاریخ و آنچه اتفاق مى‏افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعى خود عمل کنم.

من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته‏ام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعى کنند تحت تأثیر دروغهاى دیکته شده که این روزها رادیوهاى بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش مى‏کنند نگردند. از خدا مى‏خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضى هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزى نداریم، هرچه هست اوست. والسلام ..

- یکشنبه 6/1/68.

- روح اللَّه الموسوى الخمینى.

صحیفه نور. جلد بیست و یک

باید بسیار هوشیار بود که دشمنان در ساختن پیراهن های خونین عثمان حرفه ای اند و با مرگ منتظری هم در صدد اغتشاش در کشور    !


 نوشته شده توسط شاهزاده ی کویر در یکشنبه 90/1/14 و ساعت 9:24 صبح | نظرات دیگران()

اِستِعمار واژه‌ایست عربی و در بُن به معنای آبادی خواستن است. ولی امروزه استعمار معنای نفوذ و دخالت کشورهای زورمند در کشورهای ناتوان به بهانه آبادی و سازندگی است.ولی معمولاً استعمار در جستجوی به تاراج بردن دارایی کشورهای دیگر بوده‌است.

استعمار عبارت است از سیاست دول امپریالیستی که هدفش برده کردن و بهره کشی از خلق‌های کشورهای دیگر، خلق‌های کشورهای از نظر اقتصادی کم رشد است. دول امپریالیستی برای تحکیم سیطره خویش مانع تکامل فنی و اقتصادی و فرهنگی این کشورها می‌شوند. البته در قرون گذشته یعنی قبل از پیدایش امپریالیسم نیز استعمار سرزمین‌های غیر وجود داشته ولی ما در تعریف خود به استعمار در قرن بیستم توجه کرده‌ایم که خود به شکل تقسیم سرزمین‌های جهان و ایجاد امپراتوری‌های مستعمراتی یکی از وجوه مشخصه دوران امپریالیستی است.

مستعمره: یعنی سرزمینی فاقد استقلال سیاسی و اقتصادی که کاملاً درهمه شئون تابع دولت امپریالیستی استیلاگر است. این دولت و انحصارات امپریالیستی آن از مستعمره به عنوان مواد خام و نیروی کار ارزان بازار فروش کالاها و عرصه سرمایه گذاری‌های پرسود و همچنین به مثابه پایگاه‌های نظامی و سوق الجیشی استفاده می‌کنند.

سیستم مستعمراتی امپریالیستی چیست؟ در کنار مستعمرات، کشورهای نیمه مستعمره و وابسته نیز وجود دارد که در شئون مختلف سیاسی یا اقتصادی دارای وابستگی‌ها و تابعیت‌های کم و یا زیاد نسبت به دول امپریالیستی هستند. عبارت «سیستم مستعمراتی امپریالیسم» یعنی مجموعه همه مستعمرات، نیمه مستعمره‌ها و ممالک وابسته که توسط امپریالیست‌ها مورد بهره کشی قرار گرفته و تحت سلطه آنان قرار دارند. این سیستم در مرحله انحصاری سرمایه داری به وجود آمد. در آغاز قرن کنونی چند کشور بزرگ امپریالیستی با توسل به نیروی ارتش و واحدهای مستعمراتی و لژیون‌های خارجی، تقسیم سرزمین‌های جهان را بین خود پایان داده بودند و از آن پس بارها برای تقسیم مجدد جهان و تسخیر مستعمرات جدید با یکدیگر به جنگ و ستیز برخاستند. سرمایه داری به یک سیستم جهانی ستم استعماری و تسلط مالی بر اکثریت عظیم مردم جهان توسط مشتی کشورهای به اصطلاح جلو افتاده مبدل شد.

متروپل: یعنی کشور امپریالیستی صاحب مستعمره، انحصارات بزرگ کشور متروپل با نیروی عظیم مالی و صنعتی خود سد کلانی به حساب غارت و بهره کشی از مستعمرات به دست می‌آورند. به علت بازوی کار ارزان، کثرت منابع طبیعی و ارزانی موادخام، سرمایه گذاری متروپل در مستعمره سودهای افسانه‌ای به بار می‌آورد. هم زمان با غارت آشکار مردم این سرزمین‌ها و ثروت‌های ملی آنان، کشور مستعمره به زایده کشاورزی و مولد مواد خام متروپل مبدل می‌شود.

عقب ماندگی اقتصادی یکی از شوم‌ترین و سنگین‌ترین نتایج سلطه استعماری است. انحصارات متروپل مانع تکامل صنایع و به ویژه ایجاد صنایع سنگین، مانع رشد تکنیک و هم زمان با آن مانع تقویت کادرهای ملی می‌شوند. اقتصاد برخی از این سرزمین‌ها را به اقتصاد مونو کولتریر «یک محصولی» مثل نفت یا نیشکر یا قهوه یا مس مبدل می‌کنند که تمام سر رشته آن هم در دست انحصارات امپریالیستی است. این امر خود بعداً دشواری‌های عظیم در راه ایجاد یک اقتصاد ملی متوازن و همه جانبه به بار می‌آورد. مبادله نا برابر وجه مشخصه تجارت بین متروپل و مستعمره، یکی دیگر از منابع سود کلان انحصارات است. استعمار در دوران کلاسیک خود همواره حامی و پشتیبان مرتجع‌ترین قشرهای محلی بوده، اشکال فئودالی و ما قبل فئودالی را همچنان پا برجا نگهداشته به کمک آن، اقتصاد را به عقب ماندگی و زحمتکشان را به فقر و گرسنگی محکوم می‌کرده‌است. عقب ماندگی اقتصادی محصول غارت و سلطه انحصارات امپریالیستی و نتیجه سیاست استعماری دول امپریالیستی است نه ثمره مناسبات اقتصادی معمولی بین کشورهای فقیر و کشورهای غنی به طور اعم.

مبارزه علیه استعمار و فروریختن سیستم مستعمراتی: علیه سلطه استعماری، علیه این غارت و سیطره سیاسی و اقتصادی خلق‌های کشورهای مستعمره و نیمه مستعمره به پا خواسته و مبارزه شدیدی را برای آزادی ملی و استقلال آغاز کردند. نهضت استقلال طلبی پس از انقلاب اکتبر وارد مرحله نوین و پرتوانی شد و پس از جنگ جهانی دوم به دوران عالی تری گام گذاشت. موج نیرومند نهضت‌های رهایی بخش ملی طومار سیستم جهانی استعماری را در هم پیچید.

انقلاب‌های خروشان ملی ارکان امپریالیسم را به لرزه در می‌آورد. لبه تیز این یورش جهانی متوجه آمریکاست که به مدافع اساسی سیستم بهره کشی استعماری بدل شده‌است. در نتیجه این نبرد به جای مستعمرات سابق در کشورهای نیمه مستعمره بیش از پیش کشورهای مستقل و نوبنیاد پدید گشته و پدید می‌گردد.

ولی این مبارزه هنوز به پایان نرسیده‌است. مللی که در حال گسستن زنجیرهای استعماری هستند به مراحل مختلفی از رهایی رسیده‌اند. بسیاری از آن‌ها دولت‌های ملی تشکیل داده‌اند ولی همچنان برای تقویت استقلال سیاسی خویش می‌کوشند و برای احراز استقلال اقتصادی راهی دراز در پیش دارند. ملل کشورهایی که ظاهر مستقل ولی عملاً در قید وابستگی سیاسی و اقتصادی انحصارهای بیگانه هستند برای مبارزه علیه امپریالیسم و رژیم‌های ارتجاعی و استبدادی بپا می‌خیزند. نهضت آزادی بخش ملی در کنار جنبش کارگری کشورهای پیش افتاده به یکی از عوامل عمده ضد امپریالیستی عصر ما بدل شده‌است. در مقابل این موج عظیم، استعمار به روش‌های نوین بهره کشی متوسل شده‌اند که مجموعه آن را استعمار نوین می‌نامند.

اولین کشورهای استعمار گر

  • اسپانیا و پرتغال
  • هلند
  • انگلیس
  • فرانسه

 نوشته شده توسط شاهزاده ی کویر در شنبه 90/1/6 و ساعت 8:9 عصر | نظرات دیگران()

با استقلال کشورهای عربی از استعمار اروپاییان، قدرت به دست کسانی افتاد که در طول این مدت خارج نشین بوده و گرایش هایی غربی داشتند.در این دوره اعراب برای تبدیل شدن به یک کشور متمدن دست ازعقاید وباورهای خود برداشتند و باسردمداران خود همکاری کردند. سرانجام پس از چند دهه قربانی کردن خود و باورهای شان مشاهده کردند که نه تنها به پیشرفت موردنظر دست نیافتند بلکه هویت و اعتقادشان را نیزاز دست داده اند، دیگر نه اسلامی بود که به آن بنازند و نه تمدنی که مایه سربلندی شان گردد.

عزت اعراب پایمال شده بود وآنان نیز به خوبی از این امر آگاه بودند اما منتظر جرقه ای بودند که این جرقه در تونس پدید آمد و در بسیاری از کشورهای عربی شعله ور شد.

تونس:

برای سالهای متمادی در تونس خفقان شدید حکم فرما بوده و مردم به هیچ وجه حق مخالفت و اظهار نظر درباره حکومت و مسئولین آن را ندارشتند. درتونس مخالفت با پلیس هم امکان نداشت(اگر پلیس تو رادستگیر کرد،حتی بی دلیل تو حتما مجرم هستی) اما با وجود بیکاری مضمن،عدم امنیت حتی از جانب پلیس ونبود آزادی بیان اعتراضی از سوی مردم صورت نمی گرفت و کوچک ترین مخالفتی سرکوب می شد.

شروع انقلاب:

انقلاب در تونس با خودسوزی جوانی به نام محمد بوعزی آغاز گردید.او که فارغ التحصیل دانشگاه بود به دلیل نبود شغل با گاری خرج خانواده خود را تامین می کرد اما یک روزپلیسی بی هیچ دلیل وسیله امرارمعاش وی را مصادره و با وجود اعتراض جوان به آن پلیس و مقامات بالاتر، تهدید به خودکشی وحتی اقدام به آن توجهی به وی نکردند تا اینکه درنهایت مردم او را به بیمارستان منتقل کردند ولی جان سپرد.

کشته شدن جوانی بی هیچ دلیلی موجه و بدون ارتکاب حتی یک جرم کوچک موجب خشم مردم شد.فردای آن روز مردم ه خیابان ها ریختند.روز اول نیروهاد پلیس به دلیل غافلگیری عقب نشینی کردند. روز بعددرگیریر ها شدیدتر شد و در این بین چند تن از مردم و نیروهای پلیس کشته شدند.با کشته شدن ـن ها مردم دریافتند که می توان در مقابل پلیس ایستاد و او را کشت و اینکه کشته شدن برای مبارزه با ظلم امر خاصی نبوده و طبیعی است.

بعد از سه هفته درگیری ها به پایتخت تونس کشیده شد.بعد از آن بن علب یا اعلام اینکه صدای انقلاب مردم تونس را شنیده است اعلام کرد وزیر کشور را عوض خواهد کرد. با این اقدام مردم فهمیدند قدرت آن را دارند که وزیر کشور را تغییر دهند.

پس از آن بن علی با هدف آرام کردن مردم به دیدن جنازه محمد بوعزی در بیمارستان رفت همچنین مادر وی را به کاخ خود دعوت کرده و از او پذیرایی کرد! اما این اقدامات به نتیجه ای نرسید و در ادامه پلیس از مقابله با مردم ناتوان ماند. بن علی دستور به دخالت ارتش داد.

در تونس همواره قوای ارتش مورد تحقیر قرار گرفته، به دلیل نبود جنگ خارجی در حاشیه بودند واین پلیس بود که همواره مورد توجه قرار می گرفت. لذا پس از دستور بن علی مبنی بر دخالت ارتش، فرمانده آن از دستور ود سرپیچی و از حمله به مردم خودداری کرد. با عزل این فرمانده ود تبدیل به قهرمان مردم شد.ضمن آن که بن علی پس ازسه روز فرمانده معزول را دوباره بر سر کار آورد، این اقدام پیامی بود برای سایر فرماندهان ارتش که به راحتی می توانند از فرمان رئیس جمهور سرپیچی کنند.

با شدت یافتن مبارزات، بن علی که ابتدا قرار بود فرانسه فرار کند با مخالفت چپی های پارلمان فرانسه، ناچار به جزیره ای کوچک در مدیترانه به نام "مالت" فرار کرد. در حال حاضر مبارزات مریم تونس برای تغییر کامل دولتمردان ادامه دارد.

لیبی:

لیبی کشوری است وسیع( حدود 100هزار کیلومتر وسیع تر ازایران) که به علت وجود صحراهای بزرگ جمعیتی حدود 5/6 میلیون دارد، دارای بیش ترین ساحل در کناره دریای مدیترانه بوده و نفت فراوان دارد.

لیبی ابتدا مستعمره ایتالیا و تا سال 1951 تحت نظارت فرانسه و انگلیس بود. پس از آن اعلامک استقلال کرده و حکومت پادشاهی در آن برقرار گردید تا آن که در سال1996 قذافی به همراه چند ارتشی دیگر دست به کودتا زده و حکومت جدیدی تشکیل داد.

قذافی خود دارای شخصیتی است که هیچ کس از رفتن او ناراحت نخواهد شد.از ویژگی های وی آن است که علاقه فراوان به حاکمیت جهان عرب داشته و همواره به مسائلی که به او مربوط نبوده وارد می شد.بسیاری دلیل دستگیری امام موسی صدر توسط قذافی را همین امر دانسته اند.همچنین اقدامات متناقض فراوانی از ود دیده شده استب برای مثال در جنگ ایران و عراق لیبی از محدود کشورهایی بود که در تهیه تسلیحات به ایران کمک می کرد اما پس از مرگ صدام قذافی 3 روز عزای عمومی اعلام کرد!

قذافی با غرب نیز میانه خوبی نداشته و تنها در چند سال اخیر به برقراری روابط با آنان روی آورده است. در حال حاضر نیز نیروهای ناتو در پشت مرزهای لیبی قرار گرفته اند و ضمن تاکید رهبران غربی بر برسی تمامی گزینه ها اخیراً احتمال گزینه نظامی توسط اوباما مطرح شده است. این درحالی است که مردم لیبی به شدت با دخالت بیگانگان مخالفت کرده و اعلام کرده اند که درصورت دخالت نیروهای ناتو در مقابل آنان ایستادگی خواهند کرد.

مقابله با آمریکا:

درحال حاضر برخی معتقداند که نمی توان با آمریکا مقابله کرد و این انقلاب ها با سوء استفاده از نبود رهبر و سیاست های آمریکا مصادره خواهد شد و به سرانجام نمی رسد.

پاسخ این افراد آن است که باید قرت خدا را دید؛خداوند بزرک است و دستی بالای دست او نیست "و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین"، "ید الله فوق أیدیهم" . انقلابیون هوشیار اند و انقلاب شان انقلابی اسلامی است خداونی نیز آن ها را تنها نخواهد گذاشت .

به گفته تحلیل گران این خیزش حداقل با 10 سال تغییر رخ داده است که البته مقصر اصلی این امر ما هستیم. امروز دنیا بویژه مسلمانان جهان، تشنه تفکرات امام(ره) هستند ولی آن گونه ک باید از سود ما پاسخ دریافت نکرده اند.

امتیازات سیاسی و اقتصادی دل کسی را به دست نخواهد آورد. این قبیل امور با امتیازات بالاتر توسط سایر کشورها، تغییر اشخاص از بین خواهد رفت.وظیفه ما کار فرهنگی و نیرو ساختن است تنها در این صورت است که به آرمان صدور انقلاب دست می یابیم و اگر زمانی بود که ما نباشیم نیروی ساخته شده هست و کار خود را خواهد کرد.


 نوشته شده توسط شاهزاده ی کویر در جمعه 89/12/27 و ساعت 1:26 عصر | نظرات دیگران()
درباره خودم
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 1
مجموع بازدیدها: 20127
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه